محمد سپهر و بن تن
سلام نفسم، وجودم همه بود و نبودم.
سلام گلم من در تك تك اين واژه ها حس خودرا جاري و ساري مي كنم .عزيزم روز به روز فكر و انديشه تو متحول مي شود و خيلي از كودكي من جلوتر و پيشرفته تر هستي.اگر من در كودكي به داستان دختر گل فروش و بينوايان فكر مي كردم ، تو به فكر ميمون هاي فضايي و شرك و رابين هود هستي.
گلي دنياي كودكي تو خيلي متفاوت از دنياي نسل 57 است.باور كن نسل ما نسلي سوخته ست .نه كودكي كرديم نه نوجواني و نه جواني.
نسل انقلاب دلخوش به تغييرات سياسي فضاي جامعه اش بود اما من دوست دارم تا جايي كه مي خواهي كودكي كني و من پابه پايت مي دوم ، بازي مي كنم و از ته دل شادي.
چون از روزگار آموخته ام كه به شادي ها ناخنك بزنم و غم را صندوق خانه جا بگذارم.
عزيز با هم رفته بوديم امامزاده پنج تن براي زيارت ، بر گشتني همين طوري كه مغازه ها را تما شا مي كرديم ، با يه آشناي قديمي كه خود فروشنده البسه بود، مشغول احوالپرسي شدم . كه با بازويت به من اشاره كردي: مامان برام تي شرت بن تن را مي خري.عجب تبيه تب شخصيت هاي كارتون هاي غربي.يه روز مرد عنكبوتي و امروز بن تن.گفتم : برات مي خرم.و واقعا براش خريدم.اما توي ذهنم اين سوال نقش بست پس مسئولان فرهنگي ما چه مي كنند؟باور كنيم كه شخصيت هاي كارتوني انديشه و فكر كودكانمان را فرا گرفته ؟ چرا ما الگو سازي نداريم ؟ چرا ما پهلوانانمان را مثل رستم و زال و سهراب بزرگ نمي كنيم؟شايد بگوييد نقش خانواده كجاست؟
محمد سپهر مامان من صبر مي كنم كه فقط يه كم قد بكشي(منظورم اينكه بزرگ بشي) بعد برايت از پهلوان هاي مملكتمان صحبت مي كنم .البته دستت را باز مي گذارم كه خودت تصميم بگيري و انتخاب كني .
البته من معتقدم آدم بايد هر كتابي را بخونه هر فيلمي را ببينه هر لباسي را امتحان كنه اما نوع تفكر مهمه كه چطور سالم بمونه سالم فكر كنه و سالم زندگي كنه.
عزيز مامان مي دونم اذيت شدي اما مي خواستم بگم من تورا مختار و مستقل بار مي يارم تا خودت تجزيه و تحليل كني.
محمد سپهر و لباس بن تن:
ما بقي عكس ها را در ادامه مطلب ببينيد:
چه حالي مي كنه گل مامان با اسكوتر:
البته همه اينا به خاطر لباس جديدشه :