محمد سپهر و عمه نشيبا
سلام گل گلي مامان . عصر ديروز لحظات خوبي برايت رقم خورد چون با هم به سالن ميلاد نمايشگاه بين المللي تهران رفتيم ودر سومين هم انديشي طنز راديويي كه به همت راديو فرهنگ برگزار مي شد، حضور يافتيم و شما تونستي از نزديك برو بچه هاي برنامه خوب فيتيله را ببيني.
وقتي از برندگان مسابقه مقاله نويسي طنز راديو تقدير و تشكر مي كردند، ناخودآگاه اشك از چشمهايت روانه شد: گفتم : محمد سپهر براي چي گريه مي كني؟گفتي: مامان چرا اسم مارا صدا نمي كنند كه ما هم جايزه بگيريم.قربون اون دل كوچيكت برم كه منتظر بودي مامان هم جزء برنده ها باشه.برات توضيح دادم : عزيزم خيلي دوست داشتم مقاله مي نوشتم ولي چون حجم كاري ام زياد بود نشد، در جوابم گفتي: ولي مامان من جايزه مي خواستم..بدجوري بهم برخورد. گلي تصميم گرفتم توي هر مسابقه اي كه اعلام مي كنند حتما شركت كنم تا برق خوشحالي را توي چشمهاي معصومت ببينم.
در اين مراسم از هوشنگ مرادي كرماني نويسنده و طنز پرداز پيشكسوت راديويي نيز تقدير كردند.
از مهمترين قسمت هاي برنامه اجراي برنامه "سلام كوچولو" توسط عذرا وكيلي و گوينده هاي خردسالش ، جمعه ايراني توسط هنرمندان و طنازان اين برنامه و شعرهاي گروه فيتيله بود.
بماند كه آقاي حداد عادل هم ميهمان برنامه بوند و به بحث قدمت طنز در فرهنگ ايراني پرداختند .
وقتي متوجه شدي قراره از مريم نشيبا گوينده برنامه "شب بخير كوچولو" هم تقدير كنند مثل آهو بره ازانتهاي سالن به سمت سن دويدي و صدا مي كردي "عمه نشيبا ، عمه نشيبا". زود ازجام بلند شدم و به سمتت دويدم تا به خاطر دوست داشتن مراسم را به هم نزني.
دست خودت نبود مي خواستي خودت را به ايشان برساني. بغلت كردم و گفتم: عزيزم اونوقت عمه ناراحت مي شه كه مراسمش را به هم بزني. گفتي: مي خوام بهش بگم "عمه چرا اينقدر لاغر شدي"؟ گفتم وقتي از سن پائين اومد بگو. بعد از تقدير خودتو بهش رسوندي و سلام كردي.نشيباي مهربان هم مي خواست تورا بوس كنه كه بهش گفتند دوباره روي سن برگردن كه با حضور ايشان مي خوان لالايي معروف برنامه شب بخير كوچولو را اجرا كنند.
وقتي از شاگرد اولي ها تقدير مي كردندبهترين فرصت بود كه قاطي بچه ها روي سن بري و خودتو توي بغل عمه نشيبا بندازي. تازه به من هم مي گفتي: " ببين دارن اسم منو صدا مي زنن كه با عمه عكس بندازم"
سرفرصت ماجراي آشنايي ات را با نشيباي عزيز و اينكه چرا عمه صداش مي كني را تعريف مي كنم.
يه عكس دسته جمعي:
مابقي عكس ها ، همچنين لينك همين خبر را در پايگاه خبري رسانه كودك را در ادامه مطلب ببينيد:
(به همه بچه ها پروانه يا پرنده مي دادند)
اگه گفتي اين كيه كه پشت پروانه قائم شده؟!
بعله گل پسر مامان محمد سپهره:
اين عكس مربوط به اشك و قهر شما از مامانه كه چرا توي مسابقه برنده نشده:
خوشحال و خندون از اينكه عمه را پيدا كردي:
دالي بازي هم مي كردي:
بچه هاي سن به نوبت عوض مي شدند ولي عضو ثابت تو بودي:
حالا نوبت چيه؟!
بعله گل چيدنه....
گل باشي و خندان عزيز دل مامان:
عزيز دلم خبر اين مراسم را به پايگاه خبري رسانه كوك فرستادم كه لينك آن را برايت مي گذارم.خبر در بخش وبلاگستان كار شده بود.