سید محمد سپهرسید محمد سپهر، تا این لحظه: 15 سال و 11 ماه و 29 روز سن داره
سپیده زهرا السادات سپیده زهرا السادات ، تا این لحظه: 9 سال و 9 ماه و 28 روز سن داره

تاج سر مامان

وقتي آرزوي كوچك تكرار مي شود.

1391/5/8 10:19
2,442 بازدید
اشتراک گذاری

سلام عزيز دل مامان چهارشنبه اي باز هم هوس رفتن به دماوند كرده بودي. اما فقط بايد يه روز ديگه صبر مي كردي كه ماماني اذن دخول مي داد تا به سمت دماوند حركت كنيم.

وقتي ظهر پنج شنبه بابا و دايي از سركار اومدن همراه ماماني به سمت يك تفريح خوب حركت كرديم. به قدري شوق رفتن داشتي كه صبح زود از خواب بلند شده بودي براي همين در مسير توي ماشين خوابيدي.

گلي مامان  آرام بابا توي تشك گذاشتت تا سير سير بخوابي.حول و هوش ساعت 6 بعد الظهر بود  كه بيدارت كردم كه بعدا بهونه نگيري چرا كم مونديم.

وقتي با ناز بيدار شدي اول از همه دنبال حلزون ها بودي كه چطور سرشان را از زير برگ هاي درخت آلبالو بيرون اورده بودند. بعد به بابا كمك كردي تا از بوته هاي خيار ، خيارهاي طرد و تازه را  بچيني و بعد كمك كردي تا آلبالو ها چيده شود.

شب كمك كردي تا گوجه ها سيخ شود و زودتر جوجه كباب را به رگ بزنيم. خوشحالي ات دوچندان شد وقتي دايي كنار استخر نور افشاني مختصري را به پا كرده بود.

به اميد تكرار آرزو در بهار خواب خوابيدي.

صبح هم حسابي سير خوابيدي و بعد با فرغون جعبه هاي آلبالو را به خيال خودت جا به جا مي كردي.گلي مامان هميشه خوب باشي و خوش.

تاج سر و فريضه كمك :

دماوند

مابقي عكس ها را در ادامه مطلب ببينيد:

 

خيار چيدن:

خيار

البته با كمك بابا :

خيار چيدن

بابا خيار را بگير:

بوته خيار

واي دلم آلبالو مي خواد:

آلبالو چيني

و شب تدارك جوجه كباب:

شام

 كمك يا بازي با فرغون:

بازي

و يه ژست ديگه :

فرغون بازي

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (17)

مریم مامان نخودچی
8 مرداد 91 12:34
افرییییییییییییییییین....
خوششششششششش به حالت منم البالو مبخوام....
الببببببببببببببببببببببببببببببالو ....



ستاره زمینی
8 مرداد 91 13:53
وای البالو جونمی جون ..................دستت درد نکنه گل پسلی


آلبالو با نمك بعد از افطار خيلي خوشمزه ست
مامان احسان
8 مرداد 91 14:35
سلام زهره جان ممنون از راهنماییت ولی کلا پشیمونم کرد دوباره رفت پیش مامانم


مي يام پيشت گلم .نااميد نشو
بابای دوقلوها
8 مرداد 91 15:10
همیشه ها به گردشششش
وای چه آلبالوهایی
منم جوجه کباب


اين دفعه اومدين تهران به باغ ژدري ما هم سربزنين تا آلبالوها را مزه مزه كنين
مامان عسل
8 مرداد 91 15:13
سلام دوست عزيز ممنون اين مدت به وبلاگ عسل سرزدين .
انشالا هميشه به گردش و همين طور برآورده شدن آرزوهاي دوست داشتني و خوب و همچنين تکرارش
وااااي منم که عاشق آلبالو


وايييييييييييييييييييييييييآلبالو
یاس
8 مرداد 91 16:07
عزیز دلم.خدا شما بچه ها رو برایه ما مامانا و باباها حفظ کنه.الهی آمین
الهی که همیشه به آرزوهایه خوبت برسی عزیزم


ممنون عزيز دلم
بهـــــــــــــار
8 مرداد 91 16:15
سلام عزیزم ممنونم برو خصوصی


حتما
مامان پریسا
8 مرداد 91 17:42
نوش جون چه خیار و البالو و محمد سپهر خوشمزه ایی


بفرمائين شما براي باغه
مامان علي خوشتيپ
9 مرداد 91 2:45
خوش به حالت كه اينقدر تو طبيعتي.اين يه سعادته


ممنون عزيز دلم
مامان علي خوشتيپ
9 مرداد 91 2:45
زهره جون ميتوني جزء 17 و 20 رو هم تا آخر رمضون بخوني؟


عزيزم باشه مي خونم .
ستاره زندگی
9 مرداد 91 16:14
سپهرجون دوباره بهار خواب و.....خلاصه خوش گذرونی
خوش به حالت عزیزم
عجب آلبالوهای خوشگل وخیار سبز تازه،نوش جون عزیزم


ممنون عزيز دلم
ستاره زندگی
9 مرداد 91 16:15
منتظر نظرتون در وب ستاره هستیم


حتما
الهه مامان روشا جون
9 مرداد 91 23:05
عزیزمی قربون اون کار کردنتزهره جون خیلی باصفاست.خوش به حالتون.دلمان خواست.


عزيز دلم روي ماه روشا جون را ببوس
محيا كوچولو
10 مرداد 91 0:38
سلام خاله جوني
ايشالله محمد سپهر هميشه همينجوري كاري و دست به كمك بمونهعكساي سفرم هم براتون آماده كردم

ممنون از لطفت اولين فرصت مي يام
محمد
10 مرداد 91 9:42
عباداتتون قبول حق


قبول باشه عبادات شما .ممنون كه مارا ياد مي كنين
مادر کوثر
10 مرداد 91 16:03
خوشبحالت گل پسرررررررررررر
آفرین که کمک کردیییییییییییییی
ماشالله
و آفرین به مامانی و بابایی
همیشه شاد باشین و سلامت

شاید ما هم فردا بریم یه جایی

ممنون از لطفت؟باز هم سكرته ؟يا همون جاست كه همديگه را نديديم
مامان امیر مهدی
10 مرداد 91 17:09
واااااای خوش بحالتون که از این طبیعت خدا استفاده میکنین.قربون خدا برم که از اینها یه خوردش تو شهر ما گیر نمیاد


عزيز دلم شايد شما چيزاي ديگه اي دارين