سید محمد سپهرسید محمد سپهر، تا این لحظه: 15 سال و 11 ماه و 29 روز سن داره
سپیده زهرا السادات سپیده زهرا السادات ، تا این لحظه: 9 سال و 9 ماه و 28 روز سن داره

تاج سر مامان

هفته دفاع هم گذشت!

1391/7/11 14:55
756 بازدید
اشتراک گذاری

سلام عزيز دل مامان خوبي؟گلم امسال نتونستي رژه نيروهاي مسلح را از نزديك ببيني ؟چون مسافرت بوديم.شايد وقتي يه كم بزرگتر شي بپرسي مامان هفته دفاع مقدس را براي چي گرامي مي دارند؟براي چي رژه برگزار مي شود ؟ مگه مي خوان چه چيزي را يادآوري كنند؟

عزيزم ، امروز برايت مي نويسم كه فردا وقتي به آن مراجعه كردي شايد كمي از سوالهايت را جواب يافته يابي.

جرم ما اين بود  كه تصميم گرفته بوديم خودمان سرنوشت خودمان را بنويسيم .آنها كه دستشان از سفره چرب و چيلي مملكت ما كوتاه شده بود ديدند همه چيز دارد از دست مي رود .بايد كاري كرد.راحت ترين كار اين بود كه خودشان دور بنشيند و يك بيمار رواني را تشويق و تجيز كنند كه بيايد بخشي از خاك مارا بگيرد و مارا از كرده مان پشيمان كند.مادران ، بچه هاي خود را به جنگ فرستادند.خيلي از بچه ها بر نگشتند.زن ها شوهران جوان خود را به جبهه فرستادند.خيلي از مردها بر نگشتند.البته چرا... برگشتند ولي با پيكري خونين.برخي بدون سر ، برخي بدون دست ، و برخي بدون پا.

اما دشمن به نتيجه اي نرسيد.آرام آرام جبهه ي رويارويي با دشمن ، از سردشت و اسلام آباد و آبادان و دزفول و ساير خط ها كشيده شد به تهران و مشهد و شيراز و اصفهان و شمال جنوب و شرق و غرب.صد تا ، سيصد تا ، بلكه هزارتا خط مقدم درست شد.

جنگي كه  بود  پر است از درس ، از عبرت ، از نكته و از تجربه هاي تلخ و شيرين ، براي جنگي كه هست.

تبصره: عزيز مامان دوست داشتم اينجا عكس هايت  را كه در رژه 29 فروردين گرامي داشت روز ارتش حضور داشتي  را بذارم ، كه متاسفانه انگار از سيستم بابا پاك شده به جاش   به نكته اي اشاره مي كنم.

گل مامان مي خوام از پرفروش ترين و پر تيتراژ ترين كتاب هاي اين دهه كه مخصوص دفاع مقدس نوشته شده صحبت كنم.شايد در آينده اي نزديك نام "دا" را بشنوي . دا کتابی است درباره خاطرات سیده زهرا حسینی در زمان جنگ و محاصره خرمشهر و در حدود 70 بار تجدید چاپ شده است.  ...

دا، در گویش محلی به معنی مادر است و زهرا حسینی با انتخاب این عنوان خواسته رنج، اندوه، تلاش و مقاومت مادران ایرانی را یادآور شود.

اين چند وقته هم صحبت از كتاب "پايي كه جا ماند" نوشته سيد ناصر حسيني است .كتابي كه تا الان 25 بار تجديد چاپ شده.به مناسبت سالروز گرامي داشتن عمليات ثامن الائمه  در شكست حصر آبادان  بابا  هم صاحب اين كتاب مي شه .انگار در مراسمي چون از بابا به عنوان خبرنگار عرصه دفاع مقدس تجليل مي كنند اين كتاب را به اونيز مي دهند.كتاب قطور و قشنگيه كه تا امروز فقط تونستم چند خطي اش را بخوانم . " امروز تسبیحم را با یک نصف مداد با سلوان عوض کردم.ارزش تسبیحم که با هسته ی خرما درست شده بود بیشتر از ده دینار می شد.ارزش یک نصف مداد کمتر از یک صد فلس بود.هر هزار فلس یک دینار عراقی است.چند روزی بود برای نوشتن خودکار و مداد نداشتم.دلم می خواست تسبیحم را نگه بدارم تا روزی که آزاد شوم و برای پدرم ببرم.آرزو داشتم پدرم با تسبیحی که به یاد او و با هسته های خرمای عراق درست کرده بودم ذکر بگوید... "

كتابي كه مقام معظم رهبري هم در موردش چند خطي به يادگار گذاشته است.

جالبه كه سید ناصر حسینی‌پور كتاب «پایی كه جا ماند» را به ولید فرحان، شكنجه‌گری كه از هیچ فرصتی برای آزار و اذیت او غافل نمی‌ماند تقدیم كرده. شكنجه‌گری كه او را مجبور به دویدن بر روی یك پا می‌كند، او را مجبور به ساعت‌ها خیره شدن به آفتاب می‌كند و برای بیرون كشیدن اطلاعات از ناصر با كابل به جان او می‌افتد

محمد سپهر مامان انشاء الله وقتي كه بزرگتر شدي بيشتر به دنبال شناخت فرهنگ ، تاريخ و باورهايمان خواهي بود و بيشتر به وطنت عشق خواهي ورزيد.وطني كه وجب به وجبش از خون پاك هزار شهيد آبياري شده است.

عزيز مامان!

هفته دفاع مقدس

بعدا نوشت:

محمد سپهر بعد از اينكه پست جديد را گذاشتم متوجه شدم كه نويسنده كتاب مزبور وبلاگي هم دارند بنابراين برايشان نظر گذاشتم.

سيد ناصر حسيني پور نويسنده كتاب "پايي كه جا ماند"  در قسمت  نظرات پست " عجب اعتماد به نفسي" در ساعت 13:31 دقيقه امروز سه شنبه  11 مهر اينطور برايمان به يادگار گذاشت :

با سلام و عرض ادب به مامان محمد سپهر. اگر اشتباه نکرده باشم. خداوند به شما جزای خیر برهد و محمد عزیز و دوست داشتنی را برایتان نگه بدارد و عاقبت به خیرش کند. توفیقی بود تا در دنیای مجازی . محبت شما را جواب دهم و تشکری کرده باشم. من برایتان دعا میکنم نمی دانم چقدر نزد استاد کریم آبرویی باشد.

واين هم لينك وبلاگ پايي كه جاماند:


 

 

 

 

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (15)

مامان علی خوشتیپ
11 مهر 91 10:19
خصوصی
ببخش سرم شلوغه حتما میام و پستای قشنگتو میخونم


منتظرم.
زهرا از نی نی وبلاگ213
11 مهر 91 10:25
این واسه مامان محمدسپهر:
آفرین آفرین آفرین به توان هزار با این نوشته ی قشنگ و آموزش شیرین ارزشهایی که باید به کودکانمون بیاموزیم



عزيزم به ما لطف داري.
زهرا از نی نی وبلاگ213
11 مهر 91 10:26
کتاب " دا " واقعا قشنگ بود همون چاپهای اولشو خوندم ... گریه کردم خیلی تاثیر گذار بود برای من


واقعا قشنگ بود.قلم قشنگي داشت.ممنون كه شما هم اونو خوندين.
زهرا از نی نی وبلاگ213
11 مهر 91 10:27
کتابی که گفتی دوست دارم بخونم اسمش که قشنگه پایی که جا ماند
مامان پریسا
11 مهر 91 11:38
موفق باشید مامان زهره


ممنون
مهسا
11 مهر 91 12:16
سلام مرسی مامان زهره جون از این که وقت میزارید و برای محمد سپهر ازتاریخ کشورمون می گید قربون شما برم من بوسسسسسس


عزيزم
مادر کوثر
11 مهر 91 13:34


پست زیباییه
مرسی مامانی
چه کتابایی معرفی کردی و چه چیزایی خوبی نوشتی و بهشون اشاره کردی

ما که همیشه از شما تشکر میکنیم و چیزی تو دلمون نمیذاریم


عزيزم همينكه دوستتون داريم
مامان امیر مهدی
11 مهر 91 14:27
خیلی زیبا نوشتی


ممنون به ما لطف داري.
مامان زهرا
11 مهر 91 14:30
سلام خانمی
خوبید
واقعا مرسی که اینقدر خوب ماجرای جنگ را برای گل پسرت تعریف می کنی
من خودم 16 سال با مردم خوب خوزستان زندگی کردم واقعا نه تنها خوزستانی ها بلکه همه مردم ایران توی جنگ از خودگذشتگی های زیادی داشتند.

درمورد کتاب دا من این کتاب را مطالعه کردم و واقعا دوستش دارم
مادرم این کتاب را از ایران برام فرستاد خوشحال می شوم اگه کتاب دیگه ای هم به این زیبایی باشه برام معرفی کنی

در مورد کتاب پایی که جا ماند هیچ اطلاعی ندارم

اما خودم که ایران بودم کتاب نخل های سر بریده را که کتابی مثل کتاب دا بود را چند بار خوندم
اگه تونستی مطالعه کن واقعا زیبا ست.

عزيزدلم بايد بچه ها از گذشته كشورشون اطلاع داشته باشن.ومن دوست دارم با محمد سپهر از همين حالا صحبت كنم.عزيزم خوزسنتاني ها آدم هاي خونگرمي هستند.من هم تازه اين كتاب را ديدم ولي كتاب خوبي هست بايد خواندنش را شروع كنم.حتما آن كتاب را نيز مي خوانم
مامان احسان
11 مهر 91 15:45
سلام عزیزم خوبید محمد سپهر نازم هم خوبه ؟ من هم کتاب دا رو خیلی دوست دارم حال آدمو عوض میکنه


ممنون واقعا كتاب خوبيه
مامان محمد
11 مهر 91 15:54
سلام زهره جونم خوبی عزیزم؟ببخشید که دیر اومدم شارژاینترنتمون تموم شده از خط ایرانسل اومدم پیشت هر وقت اینتر نتمون شارژ شد حتما میام پیشت.
در ضمن این پست خیییییییلی جالب بود لذذذذذذت بردم ممنون از همه زحماتت.
بووووووووووس.


ممنون شما هميشه به ما لطف دارين
عمو روحانی
11 مهر 91 18:21
سلام. در پایتخت دلها نایب الزیاره خواهیم بود محمد جان رو ببوسید وسلام برسونید .

سلام ممنون از دعاي خيرتان
سعید
12 مهر 91 9:05
سلام
ممنون که بازم بهم سرزدین
من هیچ وقت دوست ندارم خاطرات جنگ رو برای پسرم بنویسم آخه من جنگ رو درک نکردم فقط شنیده هارو باید بنویسم فقط سلیقه هارو باید منتقل کنم.
من فقط هر چی رو ببینم براش میگم تا بتونم از گفته ام دفاع کنم و براش دلیل بیارم.
اما اگر شما مینویسین سعی کنین با تحقیق بنویسین و به شنیده ها اکتفا نکنین.
تا بعد...


ممنون كه به ما سرزدين.من بچه انقلابم ولي جنگ و انقلاب را درك نكردم.سعي هم مي كنم از واقعيت ها بگم .كاملا اهل تحقيقم و ذهنيتم را بسنده به سخنان اين و آن نمي كنم.ممنون كه بازهم يادآوري كرديد.
مامان علی خوشتیپ
12 مهر 91 14:46
واااای این پستت عالی بود.منم خواستم بذارم ولی فرصت نشد...منتهی نوشته های من همش از خاطرات بود و کمی ناراحت کننده.شاید به خاطر همین دستم به نوشتن نرفت
منم کتاب دا رو خوندم کلی گریه کردم.سیده زهرا حسینی رو هم از نزدیک دیدم ....فوق العاده زنه شجاع و روشنفکریه
بعد میام دوباره نظر میذارم


عزيزم منم دوست دارم ايشان را از نزديك ببينم
نی نی هاو محیط زیست
21 آبان 91 13:16
سلام به خونواده و صدسلام به سید بزرگوار محمد سپهر اولا اینکه با اجازه لینک شدید دوما دیدم فضای وب نی نی تون مذهبیه یکمی فضولی کردم متوجه شدم بابایی محمد سپهر نظامیه که فکر کنم خییییلی سخته چون یکی از نزدیکای منم نظامیه البته عالیه
واما از این که میبینم اصول عقیدتی اینقدر تو تربیت بچتون جا داره خوشحال شدم همیشه در پناه امام زمان سالم و برقرار بمونی سید عزیز
---------------------------------
یا مهدی (عج)
جهان در ارزوی توست


ممنون عزيزم نظر لطفته شما هم لينك شديد