محمد سپهر در برنامه سلام کوچولو

سلام گلم عزیزم. درست یک ماه از اولین ماه فصل پائییز می گذره. هوا کمی سردتر شده ومن اورکت تنت می کنم تا خدای نکرده سرما نخوری!

مژده مژده پسر گلم به مهد و کلاس جدید عادت کرده و تصمیم گرفته دیگه گریه نکنه!البته ناگفته نمونه که امروز برات املت خوشمزه درست کردم و داخل سرویس خوردی تا خوشحال و سرحال وارد کلاس شیو صد البته که امروز صبح خوشحالی تو چند برابر شده بود چون خاله نفیسه از کربلا اومدو تو با شوق و ذوق رفتی کلاس و من برای اولین بار ساعت 8صبح سرکار بودم و یقینا تو اولین نفر بودی که وارد کلاس شدی.  خب خدا را شکر!

دوشنبه هفته پیش هماهنگ کرده بودم که توو زینب را سر برنامه سلام کوچولو ببرم. به خودت هم سپرده بودم بعد از ناهازر زود بخوابی تا ساعت 14 بیام دنبالت. البته اون روز جلسه مادران با مربی هم بود. بعد از اینکه نمازم را خواندم و ناهار خوردم .زود آماده شدم و به مهد آمدم تا در جلسه ای که ساعت 13 برگزار می شد حضور پیداکنمکه البته خانم حسینی گفت تو بیدار مونده بودی تا من به دنبالت بیایم. تقریبا دو و پنج دقیقه بود که به کلاست اومدم و در حالی که خواب بودی حاضرت کردم که بیارمت رادیو. خیلی خسته و خواب آلود بودی تا اتاقم بغلت کرده بودم. گلی زینب هم با عمو ناصرآمده بود. با هم به استودیوی برنامه رفتیمو چند عکس انداختیم. خانم وکیلی برنامه سلام کوچولو را ضبط می کردو تو و زینب و چند تا بچه دیگه به عنوان میهمان در بخش میمانی گلها شرکت کردید.

در حال خواندن شعر!

تو شعر قورباغه را خواندی. خانم وکیلی گفت: من که متوجه نشدم چی خوندی اما شاید بچه های همسن و سالت متوجه شده اند.  وقتی خانم وکیلی ازت پرسید قورباغه در کجا زندگی می کنه: با خنده گفتی آب. وکیلی پرسید قورباغه می تونه توی خشکی زندگی کنه: گفتی نه می میره. وقتی بچه ها می گفتن می تونه با تعجب نگاه می کردی. جواد پور دوباره می خواست برنامه را ضبط بگیره  برای همین از خانم وکیلی  خواست که دوباره این سوال را تکرتار کنه ؟! آن وقت تو در جواب وکیلی گفتی بله قورباغه می تونه توی خشکی زندگی کنه اما دوباره توی آب می پره. که وکیلی گفت: مطمئنی و تو با خنده جواب دادی بعله!

زینب هم شعر پائیزه را خواند که وکیلی گفت چقدر تند تند خوندی!

آخر برنامه به همه شما سی دی شناخت حیوانات را دادند.

ویه عکس یادگاری با خانم وکیلی عزیز!