رفتم توي فكر......
سلام عزيزم ، گل پسر مامان ، ديروز كه از مهد تحويلت گرفتم..حسابي زير چشمات كبود بود.....وقتي ازت پرسيدم گريه كردي:گفتي:آره گريه كردم..گفتم مربي ات هم متوجه شد گفتي : نه گفتم چه جوري متوجه نشد گفتي:آخه رفتم زير پتو گريه كردم تا اون نفهمه..گفتم براي چي حالا گريه كردي ؟گفتي: مامان خانوم زماني دروغ گفته بود..مگه نگفته بود وقتي مي رين پيش دبستاني ، كلاساتون عوض مي شه ، مربي هاتون عوض مي شن..پس چرا من بازم توي همون كلاس پارسالم موندم......الهي بميرم براي اون دل كوچيكت..بغلت كردم..لباتو روي لبام گذاشتم و برات توضيح دادم كه بزرگ شدي مربيات عوض شدن..اما از همين كلاس براي پيش دبستاني استفاده مي كنن..چون حتما جاي ديگه اي نبوده... ديدم دوباره رفتي توي ...