محمد سپهر در باغ موزه دفاع مقدس
سلام عزيز دل مامان ، صبح حسابي سردت بود ، خودتو زير چادرم قائم كرده بودي و مي گفتي: مامان اين پتورا بنداز روي پاهام...الهي قربون اون پاهاي كوچول موچولوت برم....... فكر كنم كنكره ملي تجليل از خبرنگاران حوزه ايثار و مقاومت بود كه بابا گفت :شب مي ريم باغ موزه دفاع مقدس.....البته جلوتر بايط هايي را براي شب هاي شيدايي از محل كارم گرفته بودم ولي فرصت نمي شد......واين بهترين بهونه بود كه دوباره ببرمت باغ موزه......با ماماني و خاله همراه شديم .........در مراسم كنگره تئاتريك نفره قشنگي در خصوص جنگ اجرا شد كه اين جمله ورد زبونت شد:"منم گودي بچه آبادان!" گودي يا همون گودرز بچه آبادان بود كه دنبال رفقاي شهيدش مي گرده كسان...