تولد چهارسالگي مبارك
عيد مبعث بهترين بهونه بود كه براي تاج سر بعد از گذشت 3 ما ه تولد چهار سالگيش را بگيرم. قبل از اينكه بابا از ماموريت بياد با دايي مشغول درست كردن تزئينات تولد بوديم . برام يه كم سخت بود چون شاغل هستي بايد بدو بدو كارها را با نظم و ترتيب پيش ببري. بماند كه با چه مكافاتي اتاق محمد سپهر را تميز كردم كه در عرض يه چشم به هم زدن همه چيز را به هم ريخت فقط كم مونده بود كه آخر تولد لباسهاشو از اتاق جمع كنيم .
واما تم تولد: چون گل پسر عاشق قايق و هواپيماست نتونستم كه راضيش كنم يه چيز را انتخاب كنه براي اينكه دلش نشكنه هم براش هواپيما درست كرديم هم قايق با بادبان.خودش هم در تزئين كمكمان كرد.
وقتي ازت پرسيدم مامان تولدت خوب بود؟در جوابم گفتي: كاشكي ماشين و بع بعي و كفشدوزك هم درست مي كردي.قربون اين همه اشتها كه توي جواب هيچ وقت كم نمي ياري.
جا داره كه همين جا از همسر مهربان ، برادر عزيزم كه خيلي كمكم كرد ، ثمين مهربان كه به من ايده داد مخصوصا مريم جان كه منو تشويق كرد تشكر كنم .
من كه حس خوبي داشتم .خدا كنه ساليان سال شاهد ديدن اين لحظات باشم.
در حال فوت كردن شمع چهار سالگي:
وكنار فانوس دريايي:
مابقي عكس ها را در ادامه مطلب ببينيد:
نمايي از تزيينات خونه:
ريسه قايق:
و...
بادبان ها را بكشيد:
توي اين عكس محمد سپهر 8 ماهه بود:
وآرزوي گل پسر:
آويزهاي هواپيما از لوستر:
خود محمد سپهر هم كمك مي كرد:
هميشه لبت به خنده باز:
بعله خود گل پسره:
اينجا خليج هميشه فارسه:
و تزئينات خوراكي ها:
و ميوه هايي كه بابا با وسواس خريده بود:
و لحظه شماري براي....
بيا شمع ها را فوت كن :
خودت مي بري:
ودايي در برش كيك ها كمك كرد:
حتي استخر بادي ات را هم آوردي:
و...
نوش جونت:
در حال باز كردن كادوها:
وقتي يونانيت ها را پودر كردي مثلا مي خواستي كمك كني:
و اما كادوها:
بابا و مامان ماشين كنترلي بولدوزر
خاله زهرا يك جفت فنچ با قفس
دايي حسين و خاله آزاده بازي فكري
باباحاجي و خاله بزرگه مامان نقد حساب كردند
پسر عموي بابا اسباب بازي موتور و يه دست تي شرت و شلوارك
و دوست بابا آقاي سالاري به خاطر اينكه مهمان داشتند نشد بيايند يه هواپيما خريده بودند .دست همشون درد نكنه.
بعدا نوشت:
عزيزم ثمين جون همين كه متوجه شد برات تولد گرفتم موضوع همين پست را در وبلاگ "ژورنال دنياي نفيسش" گذاشت.بازم از محبتش تشكر مي كنم .
و اما لينك: