سید محمد سپهرسید محمد سپهر، تا این لحظه: 16 سال و 26 روز سن داره
سپیده زهرا السادات سپیده زهرا السادات ، تا این لحظه: 9 سال و 10 ماه و 25 روز سن داره

تاج سر مامان

يا تو خوش شانسي يا من!

1391/9/28 11:40
1,177 بازدید
اشتراک گذاری

سلام عزيز دلم .سلام گلبوته من. ببخش كه صبح بغلت نگرفتم تا بيشتر بخوابي ، آخه گل گلي مامان  دم ورودي مهد خيلي سردبود دوست نداشتم سرما بخوري! عزيزم ببخش كه عصر ديروز با هم رفتيم تا برات كفش و شلوار گرم بخرم وديشب نتونستي نه كارتون ببيني نه اينكه زود بخوابي براي همين صبح خوابت مي اومد.مامان منو ببخش كه به خاطر كارم اذيت مي شي.عزيزم باوركن دوستت دارم ديگه نگو مامان منو دوست نداري خيلي بهم مي ريزم.حاضرم  هر حرفي را بشنوم الا اين حرف!

مامان دوستت دارم ....دوستت دارم و حاضرم برات روزي هزار بار بميرم ...مامان من به خاطر تو نخواستم اونجا توي سرما بمونيم ....عزيزم منو ببخش!

گلي بازم عكس هاي خوشگلت توي چند تا خبرگزاري كارشده، اخماتوبازكن باهات دوستم از قهر بدم مي ياد نگاه كن!

حالا از خوش شانسي تو هست كه من مامانتم يا از خوش شانسي يه منه كه تو گلمي ،  وجودمي ، همه چيز و بود و نبودمي!

 لينك خبرها:

مدیر گروه خانواده رادیو ایران اعلام کرد: به مناسبت شب یلدا، برنامه‌های "شب بخیر کوچولو"و "سلام کوچولو"به شکل ویژه قصه‌گویی می‌کنند.

و

و

«شب‌بخیر کوچولو» و «سلام کوچولو» شب یلدا ویژه پخش می‌شوند

عزيزمي غرغروي مامان با همه غرغرها عاشقتم و مي بوسمت

ومن عاشق اين خنده هاي از ته دل تو!


تبصره :1- عزيزم يكشنبه اي باهم رفتيم استوديو ي "سلام كوچولو" خانم وكيلي پرسيد: كي بلده ميوه  هاي پائيزي را نام ببره دستتو بالا بردي و گفتي:نارنگي آتوسا و  فاطمه  هم گفتن : انار بعد خانم وكيلي ميوه هاي ديگه را هم شمرد  كه گفتي: همه ميوه ها را گفتي الا خرمالو! خانم وكيلي هم خنديد و گفت:خب عزيزم مي گفتي.

2- وقتي خانم وكيلي پرسيد :محمد سپهر دوست داري ناهارچي بخوري صداتو كلفت كردي و گفتي:آبگوشت! كه آقاي گودرزي صدابرداربرنامه گفت:هم ميوه اي كه دوست داره مردونه ست هم غذاش!

مادر:12:10 ظهر

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (45)

ستاره زمینی
28 آذر 91 12:20
خب معلوم گلم هر دوی شما .....
چه مامان مهربونی
ماشالله به این گل پسری تاج سری.
افرین که ابگوشت دوست داری


عزيزم معلومه كه حسابي توي دلتون جا شديم
مامان زهرا دختر دوست داشتنی
28 آذر 91 14:46
دقیقا این حس شما را درک میکنم
نمی دونید صبح ها وقتی به صورت ناز زهرا جون که توی خواب معصومانه ای نگاه می کنم اصلا دلم نمی یاد این خواب شیرین را بهم بزنم ولی چه می شود کرد باید رفت سرکار

چقدر جالب ...من کمتر بچه ای را دیدم که به خرمالو علاقه داشته باشه ولی منم عاشق آبگوشتم آقاق سید کوچولو


عزيزم واقعا ما چقدر به جيگر گوشه هامون ظلم مي كنيم ! خب پس اومدي تهران ندا بده كه يه آبگوشت درست و حسابي بار كنيم!
مامان پریسا
28 آذر 91 15:43
هم مامانی هم گل پسری.

اشکال نداره زهره جون. محمد جان درکش بالاست.

یلدا خوش بگذره


سلام عزيزم ممنون از محبتتون
ستاره زندگی
28 آذر 91 16:34
سلام مامانی
دوتا آدم خوش شانس که به هم برسن ،میشن مادر و پسر موفق
سید کوچولو نگفته ببینه شما بلدید
منم عاشق آبگوشتم اونم از نوع تلیت


عزيزم آبگوشت هايي كه همسري مي پزه بي نظيره دوست دارزين يه روز بيان.......
عموی محیط بان
28 آذر 91 17:39
سلام خیلی عالی بود مخصوصا تبصره 1و2
همیشه شاد و سرحال باشید
ممنون از حضور سبزتون


سلام ممنون عموي مهربون كه با نظرات قشنگتون دلگرمم مي كنين
مامان نیایش
28 آذر 91 18:47
نازی گل پسر تاج سر شیرین زبون هر دوتون خوش بختین و ما هم که دوستای خوب یمثل شما داریم شاد باشید همیشه کنار هم و جمعتون جمع


عزيزمي منم به وجود شما افتخار مي كنم
مامان محمد
28 آذر 91 21:59
سلام خوش شانساي عالم...عزيزاي دلم هر دوتون خوش شانسين...هم شما ماماني عزيز به خاطر اين گل پسر فععععععععال و هم محمد سپهر به خاطر اين ماماني بي نظير...
انشالله هميشه هميشه براي هم و به خاطر هم بمونين وزندگيد سراسر شادي و سلامتي داشته باشين...


سلام عزيز دلم ممنون كه با جملات قشنگتون مارا از سرشار از عشق به زندگي مي كنين موفق باشين
سپیده
28 آذر 91 22:30


http://koodakeman91.niniweblog.com


ممنون از حضورت
زهره مامان آریان
28 آذر 91 23:23
معلومه خب عزیزم مرده دیگه.غذاها و میوه ش هم مردنه ست


عزيزم عجب مردي داريم ما؟!
فرزند فلکه ساعت
28 آذر 91 23:36
سلام
زیبا می نویسی مادر



ممنون
فرزند فلکه ساعت
28 آذر 91 23:37
سلام زیبا می نویسی مادر


ممنون خوبم
هیراد و عمه لیلاش
28 آذر 91 23:44
سلام و یه خواهش کوچولو
من در مسابقه سوگواره محرم اتلیه سها به رای شما نیاز دارم
لطفا به وبلاگم بیایید ادرس مسابقه لینک در قسمت پست ثابت میباشد
قول میدم ٣٠ ثانیه بیشتر از وقت نازنینتونو نگیره
منتظرکمکتون هستم دوستای خوبم
راستی اگر قبلا به کوچولوی دیگه ای رای دادید میتونید دوباره برید و به هیراد جون رای بدید


اومدم كه راي بدم
مامان یه فسقِلی
29 آذر 91 0:56
بلــــــــندترین شــــب سال هـــم خورشـــید را مـــلاقات خـــواهد کـــرد و این یعــــنی بوســـه گـــرم خـــداوند بــر صـــورت زندگـــی، وقـــتی همـــه چـــــیز یـــخ مــــیزند

و

تــــو ای لبخنـــد زیـــبای خـــدا، یلـــدات مبـــارک...


ممنون از دعاي خيرت.قشنگ بود.
مامان یه فسقِلی
29 آذر 91 1:02
خیــــــــــلی قشنگ بود ... زهره جون حـــرف های دیگرون رو خیلی باحال نقلشون میکنید و می نویسید... مثه حرف آقای گودرزی و خانم وکیلی ...
جریان خــــرمالو و آبگــــوشت آره دیگه ... خب مردونه ست... آقا سید ما هم یه پا مرد هستش... خدا حفظش کنه ...
راستی، اون جریــان خیـــاره نصـــفه شب که نمـــک نیاوردیــــد و اینا هــم هیچ وقـــت یادم نمیره ... عــجب حــرف باحالــی بود: پــس نمــــکش کــو؟


سلام ماماني يه فسقلي
خوبي ممنون كه با دقت مي خوني و برامون وقت مي ذارين.....عزيزم دوستي با شما خوبان مايه افتخاره و آدم كلي انرژي مي گيره
محمد
29 آذر 91 8:06
هردوخوش شانسید ؟
در کنار هم سالم وشاد باشید


سلام ممنون برادر خوبم ، شما هم تندرست باشيد
مامان احسان
29 آذر 91 8:25
سلام زهره جان صبح قشنگت بخیر پیشاپیش یلدات هم مبارک معلومه که هر دو تون خوش شانسید


سلام عزيزم ممنون از نظر گرمت
مادر کوثر
29 آذر 91 8:29


مامانیه خوش شانسه


عزيزم.........
سید
29 آذر 91 13:56
آهای سید محمد سپهر منم خیلی آبگوشت دوست دارم
پسرم هم خیلی آبگوشت دوست داره مخصوصا گوشت های آبگوشت رو بیشتر
انشاالله با هم میریم یه دیزی میزنیم با پیاز و ماست موسیر
باشه؟


چه خوب مي تونين منزل تشريف بيارين در خدمتيم
محمد
29 آذر 91 15:18
دو قدم مانده به رقصیدن برف
یک نفس مانده به سرما و به یخ
چشم در چشم زمستانی دگر
تحفه ای یافت نکردم که کنم هدیه تان
یک سبد عاطفه دارم همه تقدیم شما
یلدا پیشاپیش مبارک


سلام ممنون به خاطر دعاي خوبي كه برام كردين
مادر کوثر
29 آذر 91 15:54
باراز سلام
29 آذر 91 20:13
سلام مهربون متشکرم
هردو خوشانس هستید .
پیرزنی در خواب , خدا رو دید و به او گفت :
"خدایا من خیلی تنهام . آیا مهمان خانه من می شوی ؟ "
خدا قبول کرد و به او گفت که فردا به دیدنش خواهد رفت .
پیرزن از خواب بیدار شد با عجله شروع به جارو کردن خانه کرد.
رفت و چند نان تازه خرید و خوشمزه ترین غذایی که بلد بود پخت.
سپس نشست و منتظر ماند.
چند دقیقه بعد در خانه به صدا در آمد .
پیر زن با عجله به طرف در رفت آن را باز کرد پیر مرد فقیری بود .
پیرمرد از او خواست تا به او غذا بدهد
پیر زن با عصبانیت سر فقیر داد زد و در را بست.
نیم ساعت بعد باز در خانه به صدا در آمد. پیر زن دوباره در را باز کرد.
این بار کودکی که از سرما می لرزید از او خواست تا از سرما پناهش دهد .
پیر زن با ناراحتی در را بست و غرغر کنان به خانه بر گشت
نزدیک غروب بار دیگر در خانه به صدا در آمد .
این بار نیز پیرزن فقیری پشت در بود. زن از او کمی پول خواست تا برای کودکان گرسنه اش غذا بخرد .
پیر زن که خیلی عصبانی شده بود با داد و فریاد پیر زن را دور کرد.
شب شد ولی خدا نیامد پیرزن نا امید شد و رفت که بخوابد و در خواب بار دیگر خدا را دید .
پیرزن با ناراحتی گفت:
"خدایا مگر تو قول نداده بودی که امروز به دیدنم خواهی اومد ؟"
خدا جواب داد :
" بله من سه بار آمدم و تو هر سه بار در را به رویم بستی "


امام سجاد علی بن الحسین علیه السلام هنگامی که به مستمندی صدقه می داد دست خود را می بوسید.
شخصی از آن حضرت راز این بوسیدن را پرسید.
امام علیه السلام در پاسخ فرمودند

صدقه مومن قبل از اینکه به دست فقیر و نیازمند برسد به دست خداوند میرسد از این رو من دست خود را می بوسم

سلام عمو حاج آقا خيلي قشنگ بود، خيلي به دلم نشست ، ما گاهي فراموش مي كنيم علل و معلول را!
ستاره زمینی
29 آذر 91 21:09
شب یلدا همیشه جاودانی است / زمستان را بهارزندگانی است
شب یلدا شب فر و کیان است / نشان ازسنت ایرانیان است
یلدا مبارک



ممنون عزيز دلم شعر قشنگي را برام گذاشته بودي
محيا كوچولو
29 آذر 91 22:45
من ميگم اين خبرگزاريا خوش شانسن كه عكساي شما گيرشون افتاده همش دارن اين ور اونور استفاده ميكننخوب كپي رايت بگيريد ازشون


اينم بد فكري نيست خانوم گل
مامان محمد طاها
29 آذر 91 22:45
سلام عزیزم.خوبی؟گل پسرم خوبه؟شرمنده بابت دیر سر زدنها.واقعا گرفتارم.مطلب فعلی و قبلی رو خوندم.زیبا بود گلم


عزيزمي مهربون
مامان علی خوشتیپ
30 آذر 91 10:59
محفل آریاییتان طلایی ، دلهایتان دریایی ، شادیهایتان یلدایی ، مبارک باد این شب اهورایی


ممنون عزيزم جالب بود .........
ستاره زندگی
30 آذر 91 11:41
یادمان باشد با آمدن زمستان ، اجاق خاطره ها را روشن بگذاریم
تا دچار سردی فاصله ها نشویم . . .
شب یلدا خوش بگذره


عزيزم خيلي قشنگ بود............
مهسا
30 آذر 91 18:18
سلام
قربون گل پسري شيرين زبون برم من ماشا ا... به محمد سپهر جونممعلومه كه هم ماماني به خاطر داشتن گل پسري و هم محمد سپهربه خاطر داشتن مامان زهره جون وبابايي مهربونش خيلي خوش شانسه پس هر دو خوش شانسيد


ممنون عزيزم شما هميشه به ما لطف دارين خوب و خوش باشين
مهسا
30 آذر 91 19:38
هندوانه رویاهایتان شیرین
انار موفقیتهایتان پردانه
پسته خاطراتتان خندان
قصه زندگیتان خوشو عمرتان چون یلدا بلند باد یلدا مبارک[بوسه]



ممنون مهساي عزيز هميشه خوب و خوش باشي
محيا كوچولو
1 دی 91 0:08
الهي صدتا يلدا زنده باشيد
هميشه خرم و پاينده باشيد
شب يلدايتان بادا مبارك
الهي لحظه اي با غم نباشيد


ممنون عزيز دلم شعر قشنگي برامون گفته بودي
فرزند فلکه ساعت
1 دی 91 13:51
سلام
خیلی فعالید
به وبلاگ من هم سر بزنید


حتما
کلکسیونی از ایده های نو
1 دی 91 16:01
یلدا مبارک هر دو خوش شانس و خوشبختید همیشه شاد باشید


ممنون عزيز دلم
مامان یه فسقِلی
2 دی 91 1:14

با پســــــــــــت یلدای 91 و تــــــولد بروزم.

تـــشــــــر یف بیارید ... قـــول مــــیدم بد نگذره بهـــــــــــتون.
راستی، قبل از اومــدنتون، اسپیــــــــکر سیســـتمتون هم روشـــن کنــــــــــید.

مــــرسی...



عزيز دلمي اومدم..........
مادر کوثر
2 دی 91 8:19
یه شاخه گل یه دنیا مهربونی به تو که هم گلی هم مهربونی

سلام
صبح زیبای زمستانیت بخیر
با پست جشن و مهمانی تولد بروزیم


سلام ماماني مهربون چشم الان مي يام دلم تنگ شده براي اين جور ميهماني ها
مامان علی خوشتیپ
2 دی 91 9:28
معلومه هردوتون...اینو قبلا تو پستام گفته بودم...زندگی با همین بده بستوناش قشنگه...



ممنون عزيز دلم شما مثل هميشه به ما لطف دارين
مامان امیر مهدی
3 دی 91 0:20
عزیزم هر دوی شما خوش شانسین.محمد سپهر بخاطر اینکه مامان گل و فداکاری گیرش اومده.وشما یه پسر خوشمل و آقا خدا بهتون عنایت کرده.ایشالا در پناه خدا حفظ باشین
عزیزم مطمئنم محمد سپهر جان درک میکنه که شما بخاطر اون میرین سر کار و ایشالا بزرگ که شد جبران زحماتتون رو میکنه
به ما هم سر بزنید


ممنون از نظر لطفت خدا كنه بچه هامون را خوب تربيت كنيم
سید
3 دی 91 12:56
سلام مامان سید کوچولو
از اینکه بزرگواری کردید و لینک فرمودید ممنونم
من هم با افتخار شما رو لینک کردم
راستی خودتون از سادات نیستید؟



سلام جمع جمع سيدهاست نه من از سادات نيستم
مامان احسان
4 دی 91 8:22
سلام زهره جان کجایی نیستی خواهر از یلدای گلم چه خبر


عزيزم همين دوروبرا فقط سرم شلوغه
سید
4 دی 91 10:32
سلام
شما اگر چه از سادات نیستید اما مادر سادات هستید و همین سعادت ، نشانه لیاقت شماست که عروس حضرت زهرا سلام الله علیها شده اید.
موفق باشید

سلام سلامتي مي ياره گاهي به اين موضوع فكر مي كنم كه يه لياقته اما ما كجا و شماها كجا!بين ماه من تا ماه گردان زمين تا آسمان فاصله است............
مامان احسان
4 دی 91 11:55
سلام گلم ممنون .امیدوارم سرحال و شاداب باشید


گل پسري هم هميشه شاد باشن .
مامان احسان
4 دی 91 11:58
گل پسرمون خوبه


عزيزمي
دوگل زندگی
4 دی 91 13:05
دوست دارین با هم دوست بشیم


حتما بهتون سر مي زنم
باراز سلام
4 دی 91 22:28
سلام بروزم با قسمت دوم
مختصات عشق و عاشق و معشوق
منتظر نظر قشنگت هستم .


حتما سر مي زنم
پیور گرل
9 دی 91 17:22
سلام
تاج سرت خیلی بامزه اس
من از عکس کوچولو ها تقویم دیواری برای سال جدید درست می کنم خاستی توهم بیا


حتما سر مي زنم
love God
10 دی 91 15:26
با سلام صفحه رسمی کتاب پایی که جا ماند(یادداشت های روزانه سید ناصر حسینی پور از زندان های مخفی عراق)در فیس بوک راه اندازی شد.از دوستان عزیز دعوت می کنم به این پیج سر بزنند و از مطالب اون استفاده کنند... http://www.facebook.com/payikejamand