محمد سپهر و عموهاي فتيله اي !
عزيز دلم سلام..........قبلا روي وبت شعري را كه در مورد امام خميني خوانده بودي را گذاشته بودم........يه چند وقتي يه كه شعر"اي ايران"را برات گذاشتم...رفته بوديم خونه عمو مجيد ...قرار بود دومين مناظره انتخاباتي از تلويزيون پخش بشه...بابا داشت استراحت مي كرد كه عمو تارش را آورد و شما خوندي......
فكر كنم يه چند روز مونده بود به سالگرد رحلت امام ، كه عمو روحاني از وبلاگ( پرسمان) تماس گرفت و گفت: محمد سپهر دوست داره سر برنامه فتيله ها حاضر بشه...خوشحال شدم كه عمو به فكرمونه...گفت: به شرطي كه همين شعر امام خميني (ه) را بخونه..چون پيشنهادش را به آقاي مسلمي دادم.....سرم خيلي شلوغ بود..درگير خبرهاي انتخاباتي..تازه مي خواستند برام شيفت هم بذارند....با خوشحالي به گوشي آقاي مسلمي زنگ زدم، قرار شد بعدظهر باهاشون تماس بگيرم تا شما شعرتون را بخونين......فكر كنم ساعت 18 بود كه تماس گرفتم و بعد از كلي احوالپرسي با خنده شعر را خوندي.......قرار شد ايشان با من تماس بگيرند.....سالگرد رحلت امام گذشت تا اينكه چند روزي مانده بود به جشن نيمه شعبان كه عموي مهربون تماس گرفتند و گفتند: گل پسري به عنوان تماشاچي مي تونه در برنامه حضور پيدا كنه...
تاج سر مامان داخل استوديو !
دوشنبه نيمه شعبان......بعد از اينكه ناهار خورديم..آماده شديم كه بريم سر ضبط برنامه فتيله ها.....بابا حسابي شيك كرده بود...خيلي دوست داشتم شما و بابا برين داخل استوديو ولي پاتو توي يه كفش كردي كه من با مامانم مي رم...هر چي گفتم مامان با بابابري بهتره..هم اينكه بيشتر توي تصوير نشونتون مي دن هم اينكه مامان بزرگ و كلا طايفه پدري مي تونن پدر را ببينن.....فايده اي نداشت .. خروس تو يه پا داشت.....داخل شديم...استوديو را خيلي قشنگ تزئيين كرده بودند..
بچه ها حسابي تشنه شده بودند
برنامه به خوبي پيش مي رفت....بماند كه خيلي از مادرها به خاطر اينكه آرايش غليظي كرده بودند، باعث شدند كه تصوير بردار تصميم بگيره از خانم ها تصوير برداري نكنه......تا اينكه به خاطر كلوپ برنامه و تولد آقا امام زمان(عج) كيكي را به استوديو آوردند....دل اكثر بچه ها آب افتاده بود...پسرهاي بزرگ هم دلشان يه قاچ كيك مي خواست.....ولي كيك به پشت صحنه منتقل شد...راضي كردن بچه ها كه اين كيك براي عوامل پشت صحنه ست خيلي سخت بود....هر چي گفتم مامان پيش عموها بريم براي عكس نپذيرفتي....خيلي خسته بودي چون امروز نتونسته بودي خواب داشته باشي...به خاطر نيمه شعبان ساعت برنامه هم بيشتر شده بود....برگشتني كلي گريه مي كردي كه من كيك مي خوام..هر چي گفتم برات از شيريني فروشي مي خرم قبول نكردي كه نكردي..آخه مي گفتي: كيك برنامه كيك امام زمان بوده..شيريني فروشي ها كيك امام زمان ندارند.....
ويه عكس يادگاري با صندوق عمو فتيله ها
با كلي تاخير صبح امروز ساعت 9:00بماند كه اينترنت قطع شد و نتوانستم آپ كنم والان ساعت 13:00 دارم آپ مي كنم.