محمد سپهر و ضبط برنامه جمعه ایرانی !
سلام عسل مامان.دیروز صبح ویدا شهشهانی هنرمند خوب رادیو توی اتاق اومد و با ذوق و شوقی وصف نشدنی خبر داد که جمعه ایرانی در سالن کوثر خود سازمان ضبط می شه .بعد دعوت کرد که حتما حضور داشته باشیم. ناگفته نمونه که با همون لحن بچه گونه که همیشه اداشو در می یاره خواست که بابا حاجی هم به دیدنش بیاد.
ذهنتون جای بد خطور پیدا نکنه توی مراسم ولیمه که بابایی به خاطر بازگشت من از کربلا ترتیب داده بود ، شهشهانی هم همسفر من در کربلا بود، که در مراسم اومد و با باباحاجی همصحبت شد و یه جورایی.....
با بابایی هماهنگ کردم که برای ساعت 14 اینجا باشه. عظیمی (همکارم) نیز با همسرش هماهنگ کرد که بمونه !با هم اومدیم مهد دنبالت وقتی ازتو پرسیدم مامانی می دونی می خواهیم کجا بریم ؟با حاضر جوابی گفتی: سینما.گفتم: می شه گفت یه جور سینماست اما کلی می خندیم . تو واژه عمه را برای خانم عظیمی به کار بردی. رفتیم بوفه و برات شیر کاکائو ، کیک ، ژله و پاستیل خریدم. عمه هم به تعداد تخمه مزمز خرید.
خیلی خوش گذشت .کلی خندیدیم.خاله آزاده هم به جمع ما پیوست و برامون بستنی خرید.
می دونستم که اگه بیش از این آزادت می ذاشتم کنار تنگ های بزرگ ماهی می رفتی و حسابی ماهی بازی می کردی. فکر کنم ساعت 19:30 دقیقه بود که گفتی : مامان خسته شدم دیگه بریم خونه. توی ماشین صحبت از تهیه شام بود گفتم : من که حوصله پخت و پزندارم. بابایی گفت : خودم کوکو درست می کنم که تاج سر پیشنهاد داد: بریم پیتزای جنگل ! شام رفتیم پیتزای جنگل و پیتزا یونانی خوردیم
محمدسپهر و ویدای عزیز!
مابقی عکس ها را ادامه مطلب ببینید:
محمد سپهر حین دیدن!
نمایی دیگر!
هنرمندان خوب جمعه ایرانی!