سید محمد سپهرسید محمد سپهر، تا این لحظه: 16 سال و 27 روز سن داره
سپیده زهرا السادات سپیده زهرا السادات ، تا این لحظه: 9 سال و 10 ماه و 26 روز سن داره

تاج سر مامان

محمد سپهر و امام !

1392/4/1 13:29
510 بازدید
اشتراک گذاری

مثل هرسال 14 خرداد رفتيم جماران! البته تو بيشتر از ما مشتاق بودي .لباس ارتشي ات را تنت كردي و گفتي : فقط با همين لباس مي يام فهميدين ؟(جديدا ياد گرفتي وقتي كلامت را مي خواهي تاكيد كني و ما آنرا موبه مو اجرا كنيم بگي :فهميدين؟!) بابايي با حوصله لباس هاتو خوب اطو كرد...رسيديم توي كوچه...يه حس قشنگي مي ياد سراغتون..نمي دونم تا حالا رفتين يا نه؟  وقتي فكرشو بكني كه يه روزي  امام خميني از  همين كوچه ها عبور كرده......

هوس پفيلا كردي رفتم توي مغازه تا برات بخرم.... صاحب مغازه وقتي تورا توي لباس نظامي ديد ، گفت :از كجا اومدين..تو كه متوجه طعنه پنهان صاحب مغازه شدي..به تندي گفتي:"به توچه؟!"همين شد سوژه...او كه خوب متوجه منظورت نشده بودگفت:آره خانوم از بوشهر اومدين..هرچي گفتم نه از بوشهر نيامديم..باورش نشد كه نشد گفت:بچه دروغ نمي گه..بيارينش هر چي خواست برداره..از خنده روده بر شده بودم..

تازه توي خانه كوچك اما پر صفاي امام پا گذاشته بوديم كه متوجه شديم خاله  اينها هم اومدن..بماند كه با زينب خانوم چقدر بازي كردين..فقط مونده بود برين وروي صندلي سفيدپوش ، امام بشينين.

اينجا ايوان خانه امام است!

حياط خانه

داخل حسنيه !

جماران

كوچه امام!

(كوچه امام را سنگفرش كرده بودند..با حفظ همان حالت قبلي ...جوي باريك آبي بود...وپاهاي خسته اي كه گرمشان شده بود..بي درنگ لبه هاي شلوارت را بالا گذاشتي وپاهايت را در آب كردي....)

(اينجا يه سرباز بهت گفت:چطوري جناب سروان و تو هم اينگونه واكنش نشان دادي....)

كوچه امام

مادر ساعت 11:20دقيقه

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (15)

ستاره زندگی
1 تیر 92 11:58
ما میاییم و پست رو کامل می خونیم ونظرمون می گیم ومنتظر پست بعدی می مونیم
اما شما.......!!!!!!!


عزيزم...قربون اون دل نازك ...
مامان تسنيم سادات
1 تیر 92 12:00
حالا چرا مى خواست با لباس ارتشى بره حتما ...؟!!

خيلى جالب بود مخصوصا واكنشش نسبت به حرف اون سربازه ...




محمد سپهر عاشقه چندتا لباسه

ارتشي

لباس زورو

لباس قرمزه بن تن

وجديم براش يه لباس ماشين مك كوئيين خريدم كه هنوز عكسشو نذاشتم....

طفلي فكر مي كرد اينطوري مي تونه خودشو به امام خيلي نزيديك كنه..


ستاره زندگی
1 تیر 92 12:02
فهمیدیم که لباس ارتشی رو دوست داری
من هنوز جماران نرفتمخیلی هم دوست دارم برم،حال وهوای معنوی و آرامش بخشی داره.
عجب جوی آب کوچولو و باحالی


عزيزم انشاء الله كه قسمتتون بشه...
آيسان مامان ماهان
1 تیر 92 12:21
سلام گلم ،،ناااااااااازي ميدونستم سرت شلوغه..انشالله بازيهاي سريهاي بعد...فداتم هستم خودتون گلينمحمد سپهر جونمو ميبوسم...


عزيزدلم ...خيلي خوب درك كردي...
آيسان مامان ماهان
1 تیر 92 12:23
چه جناب سروان خوشگلي


قشنگ مي بيني
آيسان مامان ماهان
1 تیر 92 12:23
عزيز دلم چه حاضر جوابي ماشالله


عزيزم
مامان سونیا
1 تیر 92 12:38
وای چه خوب خوش به حالتون من که تا حالا نرفتم دوست دارم یکبار برم


انشاء الله كه حتما قسمت بشه برين...
ستاره زندگی
1 تیر 92 13:53
من تا شعر سید کوجولو که میگه:
خمینی مهربونه و.....
رو گوش دادم واگر تا چند روز پیش عوضش کردید،من نشنیدم.چون وقت نکردم در1ماه گذشته بیام


امروز شعر وب را عوض كردم..
ستاره زندگی
1 تیر 92 13:59
ممنون از خبر کردنت،ولی شما که زحمت خبر کردن می کشید نظری هم بزارید خوشحال تر ودلگرم تر می شیم


حتما عزيزدلم..
مامان تسنيم سادات
1 تیر 92 15:11
سلام دوباره
عرضم به حضورتون كه ... مامان كوثر خانمى خوبند و هيچ اتفاقى نيفتاده حالا قراره برگردن گفتن به زودى بر مى گردن منم منتظرم برگردن
نگران نباشيد حذف نكرده كامل ، اين حذف موقته
اگه بخواى مى تونى براش تلگراف بزنى
رمز رو هم خصوصى مى ذارم براتون
راستى تسنيم هم عاشق زورو ...! مى گه برام زورو بخر نمى دونستم لباس زورو هم داريم ... حالا خوبه نگفته با لباس زورو ميام !!

ممنون عزيز دلم كه منو از نگراني نجات دادي.......
درانتظار ققنوس
1 تیر 92 18:37
عزیزم ماشاالله ایشاالله خداوند واستون حفظش کنه



ممنون از دعاي خيرتون
درانتظار ققنوس
1 تیر 92 18:37
شنیدن جمله " تو بهترین دوست منی " لذت بخش نیست ؛

اگر که از طرف یک خرس بیان بشه ...

دوستی های از نوع خاله خرسه ؛ دوستی های خطرناکی هستند ...



خدانكنه دوستي هامون خاله خرسه باشه
مامان نیایش
2 تیر 92 10:59
عزززززززززززیزززززززززززم تو چه قدر با نمکی ژستش رو ببین خیلی با مزه شده عکسهات زند ه باشی الهی


ممنون خانومي شما به ما لطف دارين..
ستاره زندگی
2 تیر 92 14:35
خواننده شعر،خوب می خونه

ولی تارزن خوب نمی زنه

عزيز دلم.............نظر لطفتونه
مادر کوثر
5 تیر 92 17:31
به به چه عالی

ما هم قبلا رفتیم اونجا . واقعا با صفاست


دعاهاتون قبول باشه