سید محمد سپهرسید محمد سپهر، تا این لحظه: 16 سال و 26 روز سن داره
سپیده زهرا السادات سپیده زهرا السادات ، تا این لحظه: 9 سال و 10 ماه و 25 روز سن داره

تاج سر مامان

محمد سپهر و ماهي كبابي !

1392/6/27 10:20
589 بازدید
اشتراک گذاری

سلام عسلم.... خوبي ...بهتري مامان !

صبحي مثل يوزپلنگ داشتي از درختاي جلوي مهد بالا مي رفتي كه انگار دستت به شاخ و برگ درخت گرفت و كمي خراشيده شد...بميرم برات كه گريه مي كردي و منم به خاطر اينكه زودتر خنده را روي لبات ببينم ، مي گفتم : ني ني كوچولوداره  گريه مي كني اويه اويه....هر چي گفتم بيا بريم زيارت عاشورا گوشت بدهكار نبود البته گفتي:خيلي دوست داري بيا ولي مامان آخرين روزهايي است كه توي كلاس خانوم زماني هستم....آره عزيزم انشاء الله يكشنبه كلاس بندي جديده و شما پيش دبستاني مي ري ..خدا كنه سال تحصيلي جديد سال خوبي براي همه نوگلامون باشه....الهي آمين!

ماه رمضون همش مي گفتي :مامان كي  برام ماهي كبابي مي خري ومن بهت قول دادم كه اولين يكشنبه بعد از ماه رمضان حتما برات مي خرم.

اولين يكشنبه ماه رمضان از مربيتون خواستم كه بهتون ناهار نده....چون بايستي براي برنامه "سلام كوچولو"

مي امدي و اسمت آفيش بود..بهترين بهونه بود كه زود دنبالت بيام وناهار باهم بريم رستوران مديران تا من به وعده خودم عمل كنم.

سر از پا نمي شناختي ....با همكارم خانم عظيمي و خاله راهي رستوران مديران شديم و برات خوراك ماهي كبابي سفارش دادم.البته خوراك جوجي هم به عنوان تغذيه سفارش دادم كه اگه توي استوديو دلت ضعف رفت بخوري.(چون تو عادت نداري برنج و نان بخوري ).

(قبل از ماهي كبابي )

رستوران

وقتي شروع كردي به خوردن گفتي: مامان كاشكي دوتا سفارش مي دادي من سير نمي شم....گفتم حالا بخور..وسطهاش گفتي: مامان چرا اينقدر اين ماهي را سوزاندن....گفتم چون از روغن استفاده نكردن و روي شعله آتش كبابش كردن....بعد از چند تيكه خوردن گفتي: مامان من ديگه ماهي كبابي دوست ندارم.....

سيد محمد سپهر زير درخت بيد مجنون !

بيد

مادر ساعت :10:18 صبح

تبصره: البته يه چندباري هست كه دوباره دلت ماهي كبابي مي خواد ..انشاء الله سر فرصت دوباره

مي برمت.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (10)

مامان سونیا
27 شهریور 92 11:09
به به به این گل پسر چه خوش سلیقه ام هست ماهی کبابی دوست داره اتفاقا سونیا هم خیلی دوست داره چند وقت پیش همش میگفت مامان بخوریم ماهی کباب بخوریم ماهی کباب


عزيزم نوش جونش بچه ها عاشق ماهي هستن اونم كبابي
آیسان مامان ماهان
27 شهریور 92 11:33
ای جونم که سر صبحی دستت خراش برداشته عزیزم ،،ایشالله زود زود خوب میشهاین بوسام برا زخم دستت که زود خوب شی عزیز دلم


عزيز دلم چقدر مهرباني .......
آیسان مامان ماهان
27 شهریور 92 11:34
وای خاله ماهانم دو سه روز دیگه میره پیش دبستانی،،انشالله همتون موفق باشین عزیزم


ممنون عزيز دلم
آیسان مامان ماهان
27 شهریور 92 11:34
محمد سپهر جونم نگو نه مامی خوب بهت میرسه ها


عزيزم
آیسان مامان ماهان
27 شهریور 92 11:35
ای ول مامان مهربون که به درخواستهای محمد سپهر توجه دارین


عزيز دلم اين كار را نكنم چه كنم
nicel
27 شهریور 92 17:42
ای جان پسر دوست داشتنیی
مرسی عزیزم هر چی خدا بخواد


عزيز دلم هميشه خوب و خوش باشي
مفقود الاثر
27 شهریور 92 19:57
ميلاد امام رئوف بر شما همسنگر عزيز تهنيت باد............................



يا حق


بر شما هم مبارك
ستاره زمینی
29 شهریور 92 10:49
نوش جان ماهی کبابی گل پسری.


ممنون عزيز دلم
مفقود الاثر
29 شهریور 92 13:04
"سلام"

" السلام عليك ايها الشهدا والصديقين "

" جانبازی با 2000 ترکش در بدن"

"كه بنياد شهيد فقط با 50درصد جانبازي وي رو قبول كرده"

"منتظر حضور گرم شما همسنگر عزيز"

"يا حق"

ممنون از قدم رنجه اتان چشم حتما مي آيم
ღبارانღ
30 شهریور 92 19:05
مادر وپسر خوب با هم دوتایی حال میکنیدا... خوش بگذره همیشه عزیزم...عاشقانه مادرانه تان پایدار...

اين كار را نكنيم چه كار كنيم.....ممنون عزيزم