سید محمد سپهرسید محمد سپهر، تا این لحظه: 16 سال و 27 روز سن داره
سپیده زهرا السادات سپیده زهرا السادات ، تا این لحظه: 9 سال و 10 ماه و 26 روز سن داره

تاج سر مامان

سفر به مشهد و شب عید

1391/1/22 9:48
1,427 بازدید
اشتراک گذاری

سلام خوشبوترین شکوفه دلم.سلام گل همیشه بهارم.واقعا دلم برات تنگ شده.گاهی احساس می کنم محمد سپهر مامان با تاج سر خیلی فرق می کنه.چون با محمد سپهر گل حرف می زنم ، بازی می کنم گلی گاهی حرف گوش می کنه با خنده های مامان می خنده اما تاج سر منتظره که فردا از امروز بدونه برای همین با گوشهاش همیشه آماده شنیدنه.

گل گلی مامان امروز صبح که بردمت مهد دوست نداشتی اسباب بازی ات(ماشین پلیست) را به دوستت بدی، دوستت هم خیلی اصرار می کرد ناچارشدم بگیرم و به او بدم که تو خیلی ناراحت شدی و گفتی مامان اون همیشه می خواد اسباب بازی های منو خراب کنه ؟چرا بهش دادی؟تازه منو جریمه کردی که برات دوتا تخم مرغ شانسی بخرم.بوسیدمت و به خدا سپردمت.

عسل مامان برات گفته بودم که  صبح شنبه حرکت کردیم به سمت خونه مجید عمو در یافت آباد .بعد از ناهار و نماز حرکت کردیم.کاملا خسته خسته بودی ، کاپشنت را از تنت در آوردم و لباس بافتت را تنت کردم تا راحت بخوابی.شام را در شاهرود خوردیم فکر کنم 3 نصفه شب بود که به مشهد و خونه عمه قمرت رسیدسیم.خواستی تا برات تخم مرغ نیمرو کنم  بعد از آن  از بابا خواستیم بریم حرم که خستگی را  بهونه کرد، اما تو خوابت نمی اومد کلی با هم بازی کردیم تا خوابیدی.

 فردای اون روز برف عجیب و غریبی در مشهد می بارید. بماند که خونه نشین شدیم هرچی به خودت و بابایی اصرار کردیم که بریم حرم گوش هیچ کدامتان بدهکار نبود.توهم که حسابی بازی می کردی از توپ بازی  با پسرعمه هات گرفته  تا کار با قیچی! فکر کنم ساعت 8شب بود که فیلت هوس هندوستان کردو گفت: مامان  ما را توی خونه اسیر کردی پاشو بریم حرم! آخه گل مامان من بایستی چه جوری شما را توی این هوای سرد به حرم می بردم؟!

صبح فردا حاضر شدیم و با هم حرم رفتیم. خیلی خوش گذشت. توهم حسابی سیر کبوترها را دیدی، بعد خونه عمه قمر اومدیم و ناهار خوردیم.شوهر عمه ات می بایستی زودتر به روستای خیر آباد  می رفتند چون اولین سال پدرشون بود.   ما هم خونه عمو سید محمدت رفتیم خونه عمه نجمه ات رفتیم  و تو کلی بازی کردی.فکر کنم برای شب عید هم قول داه بودمت که بریم الماس شرق اما قبل از آن سری هم به فروشگاه بزرگ پروما زدیم.  فروشگاه قشنگ با اجناس گران! باوجودی که نوشنه بودند تخفیف داره کلمه تخفیف  فقط راهکاری بود برای خرید.توهم با وجودی که توی   یه سبد خرید بزرگ نشسته بودی و دختر عموهات زهرا و حدیثه تورا هل می دادند ، برای خودت ظرف غذا باطرح مرد عنکبوتی و یه لیوان آب خریدی.

بعد از اون رفتیم الماس شرق و سوار ماشینت کردیم.

برای اولین بار بود که شب عید برای تفریح و خرید بیرون اومده بودیم .  کلی خوش  گذشت .تازه سوار یه عروسک بزرگ فکر کنم خارپشت بود که شدی .اونجا هم تیرو کمان و شمیشر  و یه توپ برای خودت خریدی. برای شام رفتیم خونه عمو سید محمد اما چون بابا به عمه قمر قول داده بود که خونه را تنها نذاره باوجودی که خواب بودی بغلت کردیم و خونه عمه رفتیم.تازه کارای من شروع شده بود، بایستی دوش

می گرفتم و لباس های کثیفت را می شستم و خودمون را آماده می کردیم که سال تحویل در حرم امام رضا(ع) باشیم.

محمد سپهر و شب عید!

خرید شب عید

مابقی عکس ها را ادامه مطلب ببینید:

محمد سپهر در ماشین  به سمت مشهد!

ماشین

کار با قیچی !

کاردستی

کار با قیچی

کار با قیچی

کاردستی

برفی که ما را خانه نشین کرد!

برف

حرم امام رضا(ع)!

حرم

و بازی با مهر...

مهر

کنار کبوترها!

کنار کبوترها

در فروشگاه پروما!

در فروشگاه

و عشقلانه !

فروشگاه

خدایا بوی چی می یاد؟

فروشگاه

الماس شرق و...

الماس شرق

سوار بر خارپشت..

بازی

و نمایی دیگر...

الماس شرق

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (9)

مامان آرمان
22 فروردین 91 12:40
سلام.
خوشحالم که سفر خوبی داشتید و بهتون هم خوش گذشته....عکسهای جالبی بودند....عجب برفی اومده بوده....
امیدوارم سال خیلی خوبی در پیش داشته باشید....

ممنون عزیز دلم. شما هم سال خوبی داشته باشین.
مامان علی خوشتیپ
22 فروردین 91 13:28
سلام عزیزم.خوبی؟
اون زهره شما بودید؟برید رو آدرسش
رمزو براتون خصوصی میذارم

الحق که آدم مادر رئس جمهور باشه نبایدم کسی رابشناسه
مامان علی خوشتیپ
22 فروردین 91 13:31
زیارتت قبول محمد سپهر گلم و مامان جونش
عکسا خیلی قشنگ بود.چه کاردستی خوشگلی


ممنون از لطفتون
مامان ماهان عشـــــــــ❤ــق
22 فروردین 91 14:11
سلام.
خوشحالم که سفر خوبی داشتید و بهتون هم خوش گذشته.زیارتت قبول محمد سپهر گلم.زیارتت قبول مامان جونش.عکسهای جالبی بودند.

ممنون گلم انشائ الله قسمت شما هم بشه

مادر کوثر
22 فروردین 91 14:54
سلام مامانی
خوش اومدی با پست جدید
خوشحالمون کردی. زیبا نوشتی
چه شروع سال نو خوبی

عکسها هم عالی بود. موفق باشید و سلامت

ممنون گلم شما هم خوب و خوش باشین
مامان رها
22 فروردین 91 15:25
سلام خوبی عزیزم دایم به سفر و گردش خوش گذشت وای سوار خلر پشت شدی خار نرفت تنت
عکسات خیلی قشنگ بود عجب برفی خوشبحالت
خاله جون اسباب بازی هات رو بهش بده و بگو به یه شرط که خرابش نکنه
دوست دارم فراوون

ممنون عزیز دلم

مامان رها
22 فروردین 91 15:26
زیارتت هم قبول باشه برای ما هم دعا می کردی تا ما رو هم بطلبه


انشاء الله قسمتتون بشه
مامان پریسا
22 فروردین 91 15:53
به به چه سفر خوبی.خوش به سعادت شما که تونستید برید زیارت.
همیشه خوش باشید

ممنون گلم

محیا کوچولو
23 فروردین 91 10:37
زیارت قبول خاله> معلومه خیلی سفر خوبی بوده
خوب دعا میکردید ماهم مشدی بشیم

البته مشهد رفتن تو نوروز برای اونایی که پایگاه مطمئنی دارن خیلی لذت بخش تره

انشاء الله که مشهدی بشی